به گزارش مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
۱- دیروز «محمد شیاع سودانی» نخستوزیر جدید عراق پس از سفر به اردن و کویت، وارد تهران شد. این سفر از هر بُعد و زاویهای تحلیل شود «مهم» است. از بعد منطقهای، چنین سفری یک پیروزی مهم، هم برای عراق و هم برای ایران است و از آنسو، یک شکست راهبردی برای آمریکا و تمام دشمنان مقاومت. نباید فراموش کنیم که «سودانی» یا به عبارت دقیقتر «نخستوزیر عراق» از دل یک بحران ساختگی عمیق و طولانی و برای عبور از همین بحران خارج شده است. این بحران همان «دولت بیسر» بود که بسیاری از دشمنان دو ملت، روی آن سرمایهگذاری ویژه کرده بودند. همان بحرانی که هنوز در لبنان حل نشده و این کشور را وارد یک فرآیند سیاسی پیچیده و فرسایشی کرده است. همان بحرانی که در دولت دوم آقای روحانی، در ایران هم دنبال شد و عدهای که نانشان در «بحرانسازی» است و خود عامل به قدرت رسیدن ایشان بودند، خواستار استعفای او شدند تا در ایران نیز دولتی بیسر شکل بگیرد. سفر آقای سودانی به ایران در یک کلام، نمایش پیروزی این کشور بر این بحرانسازیها بود. این پیروزی میتواند مقدمهای برای پیروزی ملت لبنان برای عبور از بحران هم مشابه باشد. شرایط سیاسی لبنان، پیچیدهتر از شرایط سیاسی عراق نیست و بهدلیل تشابه دو بحران، میتوان امیدوار بود لبنان نیز از این بحرانهای ساختگی به سلامت عبور کند.
۲- از بُعد اقتصادی نیز این سفر قابل توجه و مهم محسوب میشود، اگرچه در اینجا نیز جزئیات زیادی منتشر نشده اما آنچه رسانهای شده نیز به تنهایی قابل توجه است. بررسی سازوکارِ دریافت طلبهای برقی و گازی ما از عراق که رقم آن چیزی نزدیک به ۷ میلیارد دلار است در کنار تلاش دو طرف برای افزایش حجم مبادلات تجاری سالانه از ۱۰ میلیارد به ۲۰ میلیارد دلار از نکات مهم اقتصادی مربوط به این سفر است که اگر صرفا همین یک مورد، دستاورد این سفر بود نیز میشد گفت، سفر سفر مهمی است. به نتیجه رسیدن این تلاشهای اقتصادی به تنهایی میتواند، یک ضربه کاری دیگر به آمریکا و تحریمهایش باشد.
۳- جدی شدن اجرای طرح مجلس عراق برای اخراج نظامیان آمریکایی از این کشور، که پس از ترور ناجوانمردانه سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس به تصویب رسید، میتواند یکی دیگر از ابعاد مهم این انتخاب! و این سفر باشد. این شاید مهمترین دلیل خشم آمریکاییها از انتخاب آقای سودانی است. چند روز پس از تشکیل کابینه جدید عراق و رفتن دولت مشکوک مصطفی کاظمی، بایدن خشم خود را با جمله «با دولت سودانی همکاری نخواهیم کرد» نشان داد. اجرای طرح پارلمان عراق که با اکثریت قاطع نمایندگان این کشور تصویب شده است، معنایی جز گرفته شدن بخشی از آن «انتقام سخت» نخواهد داشت و در این سفر به این موضوع نیز به احتمال زیاد پرداخته شده است. ایران گفته موشکباران پایگاه آمریکایی عینالاسد صرفا یک سیلی بود و اخراج آمریکا از منطقه بخش بزرگتری از انتقام خون این دو شهید است که گرفته خواهد شد. آمریکا از افغانستان با خفت و خواری اخراج شد. اخراج این کشور از عراق میتواند به معنای پایان آمریکا در منطقه باشد. تردید نداشته باشید حملاتی که به نیروهای آمریکایی در سوریه میشود نیز در نهایت، دیر یا زود آنها را وادار به عقبنشینی از این کشور خواهد کرد تا دو پروسه «اخراج کامل آمریکا از منطقه» و «پیروزیهای مقاومت» تکمیل شود. چرا پیروزی مقاومت؟! چون سودانی از هواداران پروپا قرص بسیج مردمی عراق است و...
۴- یکی از ابعاد و اهداف مهم گفتوگوهای دو طرف در این سفر، بعد نظامی و امنیتی آن است. این را میشود از گزارشهایی که در رسانههای منطقه بهویژه عراق درباره این سفر منتشر شده فهمید: «برخی رسانهها و کارشناسان عراقی میگویند او[سودانی] در راس هیئتی سیاسی- اقتصادی برای امضای برخی توافقات و یادداشت تفاهمها عازم ایران میشود در حالی که برخی دیگر، بُعد امنیتی و نظامی سفر او را با توجه به تحولات اخیر در ارتباط با اقلیم کردستان عراق و حملات ایران به مقرهای گروههای تجزیهطلب ضدایرانی در اقلیم و نیز هماهنگیهای دو کشور برای محافظت نیروهای عراقی از مرزهای مشترک جمهوری اسلامی با عراق را (با هدف جلوگیری از ورود تجزیهطلبان و براندازان به خاک ایران) پررنگتر میبینند.»
(دیروز ایرنا) همینطور از گفتوگوهای نخستوزیر عراق با رئیسجمهور و رهبر معظم انقلاب که به این ابعاد پرداخته شد و میتوانید گزارش کامل آن را در این شماره روزنامه بخوانید. بنابراین، این سفر یک گام موثر در قلع و قمع گروههای تجزیهطلبی است که در کشور عراق لانه کردهاند. با این سفر میتوان امیدوار بود دولت عراق نیز در کنار ایران، جدیتر از همیشه اقدام به خلع سلاح و ادب کردن چنین گروههای موذی و فرصتطلب نماید. سرکوب این گروههای مسلح وحشی یعنی، یک سیلی محکم و کاری دیگر به آمریکا و رژیم صهیونیستی... همین یک قلم دستاورد به تنهایی، به منزله گل مشترک ایران و عراق به آمریکاست! عراقیها هم از این گروههای تجزیهطلب وابسته به اسرائیل و آمریکا و سعودی دل پُرخونی دارند،ندارند؟!
۵- صحبت از سیلی و گل زدن به آمریکا شد. فضای کشور هم کاملا فوتبالی است. این یادداشت نیز ۴ ساعت مانده به بازی مهم ایران و آمریکا نوشته میشود و وقتی شما در حال مطالعه آن هستید، نتایج این بازی مشخص شده است. میخواهیم وجه مشترک مرتبط با سفر آقای سودانی به تهران و این بازی فوتبال را «سیلی به آمریکا» بگیریم و بند پایانی یادداشت را که شاید زیاد مرتبط با این سفر به نظر نرسد به این بازی گره بزنیم. فضای این پاراگراف را فضای ساعاتی قبل از انجام این بازی ببینید و در آن فضا بخوانید:
میدانیم تیم ملی فوتبال کشورمان در بازیهای جامجهانی، هیچگاه نتوانسته به مرحله یک هشتم و حذفی سعود کند و همیشه در همین مرحله اول حذف شده است. میدانیم روح جامعه
نجیب و مظلوم ایران از این همه ناملایمات و دشمنیهای داخلی و خارجی مجروح است و شاید هیچگاه به اندازه امروز نیاز به التیام و شادی و اتحاد نداشته است. این را هم میدانیم که، چون رقیب ما در این بازی آمریکاست، چشمهای زیادی در غزه، لبنان، صنعا و بصره و الجزایر و کراچی و هرات و حتی کاراکاس و بوئنوسآیرس و عربستان به آن زمین چمن در قطر دوخته شده است. خلاصه اینکه، چشمان زیادی منتظرند- ولو در جهان وهمی فوتبال-یک شکست بزرگ و سیلی محکم دیگر بر این امپریالیسم جهانی تحمیل شود آن هم از سوی تنها کشوری که اینطور علیه نظم جهانی این امپریالیسم شوریده است. ما چه خوشمان بیاید و چه خوشمان نیاید، ورزشهایی مثل فوتبال این توان را پیدا کردهاند که، انسجام و اتحاد یک ملت را بشکنند یا ترمیم کنند و در بازی ایران و ولز دیدیم که چگونه در عرض فقط چند دقیقه و با دو شوت، تمام آنچه برای انشقاق در جامعه ایران به صحنه آورده بودند، از هم فروپاشید و دود شد و هوا رفت. پیروزی در این بازی میتواند اتحاد و انسجام تمام شیاطین عالم را که در لندن جمع شدهاند از هم فروبپاشد و بشود مصداق آیه مبارکه وَمَکَرُواْ وَمَکَرَ اللهُ وَاللهُ خَیرُ الماکِرِینَ... اگرچه ما معتقدیم، نتیجه این بازی هرچه باشد، در یکپارچگی نه فقط ایران که «امت اسلام» ذرهای خدشه وارد نخواهد کرد چرا که نفس همین تقابل «خیر مطلق با شر مطلق» خود، این انسجام و اتحاد را تقویت کرده است.